- گوشت آوردن
- آوردن و حمل گوشت، فربه شدن چاق شدن، پرده ای از گوشت پدید آوردن (زخمی که در حال التیام است)
معنی گوشت آوردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پوست تازه روییدن (بر درخت عضو سوخته و مجروح)
شاهد آوردن، دلیل و حجت آوردن
شاهد آوردن گواه گرفتن
گوشمال دیدن آسیب دیدن
кипятить
kochen
кип'ятити
gotować
bollire
bouillir
mendidih
उबालना
kaynamak
kuchemsha
ফুটানো
ابالنا
گوشت آورنده، آنچه فربهی بیاورد، پرگوشت، فربه
آنچه که گوشت آورد آنچه بفربهی گراید، پر گوشت فربه: بزرگ سر گوشتاور و سپید که بزردی زند